هر کشوری از تعدادی مردم تشکیل شده است. در هر جامعه ای این مردم هستند که فرهنگ و ادب آن جامعه را شکل می دهند. ممکن است در میان جامعه هرکدام از مردم افکار و اندیشه هی خود را داشته باشند. آن چه افکار و اندیشه های یک جامعه را تعریف می کند قانون آن کشور است. عرف می توانددر وضع قانون به قلانون گذاران کمک کثیری نماید. درکشورهای مسلمان ازدواج مقوله بسیار مهمی است. در ایران برای ازدواج قوانین بسیاری وضع شده است. این قوانین برگرفته از فرهنگ غنی ایران زمین و رفتارهای صحیح گذشتگان است. قانون مدنی و قانون حمایت خانواده در خصوص حق و حقوق زوجین مفصلا توضیحاتی دارند. این دو قانون در رابطه با ازدواج قانونی، حقوق و تکالیف مالی و غیرمالی زوجین نسبت به هم قوانینی برشمرده است. از مهم ترین قوانین بر شمرده شده مشخص نمودن تکلیف فرزندان ناشی از ازدواج است. حتی در قانون مجازات اسلامی نیز برای عدم رعایت تکلیفات زوجین راه حل های جزایی مشخص نموده است. در ادامه به ازدواج سفید، فرزندان ناشی از ازدواج سفید، مجازات های ازدواج سفید خواهیم پرداخت.
در ایران و در اکثر کشورهای دنیا ازدواج بیاد باید ثبت گردد. قبل از ثبت عقد در مراجع ذی صلاح آن چه مهم است خواندن خطبه عقد میان دختر و پسر است. آن خطبه عقد است که روابط باقی میان آن ها را مشروع و قانونی می سازد. در اکثر کشورها نیز باید ازدواج ثبت گردد. در بیشترکشورهای غربی نیز ثبت ازدواج مقوله پراهمیتی است.در آمریکا وضع کمی متفاوت است. در چندین سالب قبل در آمریکا نهضتی به راه افتاد به نام حمایت از زنان. این نهضت دستاوردهای مهمی داشت. صحیح یا به اشتباه دانستن این دستاوردها هدف این مقاله نیست. یکی از دستاوردهای این نهضت ازدواج سفید یا همان همباشی سیاه است.
ازدواج سفید یا همان همباشی سیاه متفاوت از نکاح دائم و موقت است و نباید با ازدواج موقت خلط شود. مباحث و احکام این دو با یکدیگر بسیار متفاوت است. ازدواج سفید یعنی دختر و پسری زیر یک سقف زندگی خود را آغاز کنند بدون خواندن صیغه ازدواج. به عبارتی اگر زن و مردی کنارهم زندگی کنند اما خطبه عقد میان آن ها خوانده نشود. درواقع رسمی نشدن این پیوند و اما زندگی باهم ازدواج سفید یا همباشی است. در ازدواج سفید مدتی که قرار است دوطرف به این شکل باهم زندگی کنند مشخص نیست.
لزوما چنین نیست که تمام دختران و پسرانی که هم خانه هستند روابط جنسی با هم دارند.زمانی که دو نامحرم زیر یک سقف به عنوان ازدواج زندگی می کنند روابط جنسی میان آن ها فرض خواهد شد. علاوه بر زندگی و گذران امرارمعاش، در کنار هم مسائل جنسی نیز بین این دو نفر اتفاق می افتد. متاسفانه باوجود این که نسبت به هم نامحرم هستند اما همخوابگی میان آن ها صورت می گیرد. اعتقادات و باورهای مذهبی در میان جوانان بسیار نادر شده است. دیگر حلال و حرام بودن یک رابطه مورد توجه برخی افراد نیست. این برای یک جامعه مسلنمان بسیار تاسف برانگیز است. می شود نام دیگر جنین ازدواجی را هم خانه بودن دختر و پسر دانست. حتی برای پیوستن به چنین ازدواجی در شبکه های اجتماعی با کمال ناباوری شاهد وجود آگهی های تبلیغاتی هستیم.
قطعا هدف اصلی چنین ازدواج هایی تشکیل یک زندگی با پایه و اساس محکم نمی باشد. نمی توان به طور مطلق بیان نمود که هدف ازدواج سفید خوش گذرانی است. جوانان نود درصد برای ادامه خوش گذرانی های دوره مجردی و فرار از مسئولیت های متاهلی ازدواج سفید می کنند.
افرادی که به چنین شکلی روابط برقرار می نمایند باید بدانند که عواقب ناگوار اخلاقی منتظر آن هاست. روابطی که بدون چهارچوب و در بستری ناامن صورت گیرد مشکلات عدیده ای دارد که گاه جبران ناپذیر است:
1)عدم پایبندی در ازدواج سفید: حتی اگر 30 سال هم بدین شیوه با هم زندگی کنند هرکدام هر زمان که بخواهند می توان زندگی باهم را ترک کنند. از این اقدام نمی توان جلوگیری کرد.در هیچ مرجعی این پیوند ثبت نگردیده. میزان پایبندی به چنین ازدواجی تقریبا صفر است. معمولا بعد از عملی کردن این تصمیم هردو یا یکی از آن ها پشیمان می شود. بنابراین نادم از ازدواج سفید دیر یا زود به روابط این چنینی خود پایان می دهد. پس باید بدانی که دوام چنین روابطی بسیار پایین می باشد. عدم پایبندی همیشه به معنای خیانت نیست شاید خستگی از مسئولیت ها موجب شود فرد بدون دلیل خاصی نخواهد به این شکل زندگی ادامه دهد.
2)عدم حمایت خانواده ها از ازدواج سفید: تقریبا تمام پدر و مادرهای دنیا برای ازدواج فرزندشان آرزوهایی دارند هیچ پدر و مادری راضی نخواهد شد بدون ثبت ازدواج فرزندش تشکیل زندگی دهد. تشکیل زندگی ای که ثبت نشده و طرف مقابل تعهدی بر مراقبت و حسن معاشرت نداده است. به همین دلیل معمولا چنین ازدواج هایی با مخالفت خانواده ها و نهایتا عدم حمایت آن ها شروع خواهد شد. همیشه حمایت خانواده ها عاطفی نیست. برای شروع یک زندگی مشترک نیازهای مالی و اقتصادی عامل مهمی هستند. بهتر است بگوییم عامل اقتصادی موردی است که لازم است اما کافی نیست. در واقع این جمله بدین مفهوم است که داشتن مولفه های ملی خوب برای ازدواج نیاز است اما نمی تواند تنها به این دلیل با فردی ازدواج کرد. معمولا خانواده ها در برخورد با چنین خواسته ای حمایت مالی خود را نیز از فرزندان قطع می نمایند.
3)انجام خیانت مکرر و عدم تعهد: به دلیل رسمی نبودن هرکدام از طرفین بعد از مدتی معمولا تعهدات خود را زیر پا می گذارند.به هم دیگر خیانت می کنند و حرمت پیمان نانوشته خود را زیر سوال می برند. وقتی این ازدواج جایی ثبت نشده به راحتی قابل برهم زدن است. خیانت در چنین روابطی آمار بالایی دارد. دختری را فرض کنید که بعد از 15 سال ازدواج سفید متوجه خیانت طرف مقابل می گردد. بعد از آن مرد به راحتیاز خانم می خواهد که زندگی را ترک کند. مرد دیگر خواهان ادامه در زیر یک سقف نیست. به راحتی با جمع کردن وسایل شخصی این زندگی 15 ساله تمام می شود.
4)ایجاد مشکلات روحی و روانی در هردو یا در یک طرف: فردی که به خیال خود با ازدواج سفید مدت هاست رویا بافتی نموده به ناگه متوجه این باتلاق می گردد. از لحاظ روحی امکان سکته های قلبی یا ابتلا به بیماری های روان پریشی در چنین ازدواج هایی وجود دارد. فرض کنید در ابتدا رابطه مشکلات کمی دارد ولی کم کم مشکلات زندگی بروز می کند. مثلا فرض کنید یک ازد.واج سفیدی میان دختر و پسری صورت گرفته است. پسر به خیال آن که دختر همسر اوست طلا و هدایای گران قیمتی برای او تهیه می نماید. در نهایت با یک ناراحتی کوچک ممکن است این خانم آن زندگی را ترک کند. در این صورت پسر می ماند و طلاهایی که باید برای بازپس گیری آن دادخواست دهد. البته شاید دیگر هرگز نتواند آن ها را مسترد کند.
5)عدم حمایت از طرف قانون: مهم ترین مشکلی که ازدواج سفید دارد این است که در قانون حمایت نمی شود. وقتی صحبت از عدم حمایت قانون می شود منظور عدم حمایت تمام نهادها از آن هاست. این ازدواج از لحاظ قانون و عرف نامشروع و هنجارشکنی و جرم است. در پاراگراف های بعدی توضیح خواهم داد که تکلیف فرزند ناشی از ازدواج سفید، نفقه،مهریه،ارث و مسکن و….چه می شود؟
می دانیم که اگر میان دختر و پسر خطبه عقد خوانده نشود آنها به هم نامحرم هستند. در صورتی که دو نامحرم با یکدیگر رابطه جنسی داشته باشند رابطه آنها نامشروع است. چنین رابطه ای در قانون حمایت نمی شود. رابطه با نامحرم زنا محسوب شده و جرم است. باید بدانیم که فرزندی که از این روابط حاصل می شود فرزند نامشروع است. فرقی نمی کند که 2 نامحرم به اصطلاح ازدواج سفید کنند یا فقط برای یک ساعت با یکدیگر رابطه داشته باشند. ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی صراحتا بیان داشته طفل ناشی از روابط نامشروع به زانی تعلق نمی گیرد. این ماده بیان می دارد که اگر فرزند نامشروع ای بدنیا بیاید نسب این طفل به پدر تعلق نمیگیرد. از لحاظ قانونی در چنین شرایطی حضانت صرفاً با مادر است. فرزند ازپدر ارث نبرده و پدر از فرزند ارث نمی برد. در این مواقع صرفا فرزند از مادر و مادر از فرزند ارث می برد. همچنین نفقه ای بر دوش پدر زانی نمی باشد. یعنی فرزند نامشروع نمیتواند از زانی طلب نفقه نماید. مادر متعهد به پرداخت نفقه فرزند نامشروع است. ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی به پیروی از نظر مشهور فقهای امامیه به نکته مهمی اشاره نموده است. این ماده قرر می دارد که: «طفل متولد از زنا، ملحق به زانی نمی شود.». ظاهر ماده بیان می دارد بین فرزند طبیعی و پدر و مادر زنا کارش رابطه قانونی نسب برقرار نمی شود. حقوق و تکالیف ناشی از این نوع رابطه مانند توارث، ولایت قهری، حضانت و نفقه پدید نمی آید. البته یک استثنا در قانون مدنی دیده می شود که مربوط به حرمت و منع نکاح است. درواقع از این لحاظ تفاوتی بین نسب مشروع و نسب نامشروع نیست. در سال ۱۳۷۶ یک رای وحدت رویه از هیات عمومی دیوان عالی کشور صادر می شود. این رای تحولی بزرگ در حقوق ایران، در ارتباط با آثار نسب نامشروع، پدید می آورد. این رای که به استناد قول غیر مشهور فقهای امامیه و فتوای امام خمینی (ره) صادر شده، برابری حقوق اطفال طبیعی و فرزندان مشروع را می پذیرد و تصریح می کند به اینکه زانی پدرعرفی طفل تلقی و نتیجتا کلیه تکالیف مربوط به پدر از جمله اخذ شناسنامه بر عهده وی می باشد و صرفا موضوع توارث حسب ماده ۸۸۴ قانون مدنی بین آنان منتفی است. بنابراین، امروزه در تفسیر ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی باید گفت منظور از عدم الحاق ولد زنا به زانی، فقط از لحاظ توارث است و در سایر حقوق و تکالیف تفاوتی بین اطفال مشروع و نامشروع نیست.
طبق نظر دیوان عالی کشور: زانی، پدر عرفی طفل تلقی و در نتیجه تمامی تکالیف مربوط به پدر از جمله اخذ شناسنامه بر عهده او می باشد ولی از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی برد. در مورد نفقه نیز طبق نظریه مشورتی ۱۱۸۴- ۷/۴/۷۶ الزام به انفاق نفقه به معنای عام است و نفقه فرزند متولد از زنا به عهده زانی است و ملاک انفاق صرفا ولادت طبیعی است. در صورتی که ولدالزنا به حد بلوغ شرعی برسد و اسلام اختیار نماید، قتل عمدی او مثل قتل سایرافراد مستوجب مجازات قصاص است و در این مطلب اختلافی نیست . در هر حال ولی دم ولدالزنا حاکم شرع است . در این گونه روابط میزان سقط جنین بسیار بالاست. توجه نمایید که اقدام ایجاد رابطه نامشروع و فرزند آوری بدین شکل جرم است و مجازات دارد.
در قانون مجازات اسلامی رابطه جنسی میان زن و مرد بدون محرمیت زن و شوهری جرم است. درواقع برای آن که داشتن روابط جنسی جرم نباشد باید میان زن و مرد علقه زوجیت باشد. این نوع رابطه در قانون مارالذکر زنا نامیده می شود که در ادیان نیز بسیار ناپسند و حرام است.زنا در ماده 221 قانون مجازات اسلامی تعریف شده است. ماده 230 نیز مجازات آن را بیان نموده است. اگر یکی از طرفین متاهل باشد و شرایط احصان را داشته باشد با اقدام به زنا مرتکب جرم زنای محصنه شده است. مجازات زنای محصنه به مراتب مجازات شدیدتری از زنا است.در ماده 224 مجازات زنای محصنه بیان شده است. خانه ای را که 2 نامحرم به عنوان ازدواج سفید یا صرفا جهت زنا نمودن در آن ساکن هستند فرض کنید. صاحب خانه آیا مرتکب جرمی شده است؟درصورت علم به عدم علقه زوجیت صاحب خانه مرتکب جرم قوادی شده است. در حال حاضر این پدیده در میان مردم به خانه مجردی مشهور شده است.در ادامه به مجازات های جرم زنا،زنای محصنه و قوادی اشاره می نماییم.
ماده 230 قانون مجازات اسلامی مجازات زنا را صد ضربه شلاق تعیین نموده است.ماده 224 قانون مجازات اسلامی نیز مواردی را بیان نموده که در صورت وجود هرکدام مجازات زنا اعدام است. ماده 225 قانون فوق نیز مجازات زنای محصنه را رجم یعنی همان سنگسار بیان نموده است. رویه قضایی از اعدام به عنوان همان سنگسار استفاده می نمایند.بنابراین زن و مردی که ازدواج سفید نمودند و در زیر یک سقف زندگی می کنند مرتکب جرم شده اند. مجازات هریک در صورتی که محصن یا محصنه نباشند صد ضربه شلاق است.در صورت احصان قانون مجازات اعدام را برای آن ها درنظر گرفته است.مجازات صاحبخانه ای که باعلم به عدم علقه زوجیت خانه در اختیار آن ها قرار می دهد چیست؟ ماده 243 و 244 قانون مجازات اسلامی برای قواد مجازات شلاق، حبس و تبعید در نظر گرفته است. البته باید بدانیم که محکوم شدن به تبعید یا حبس نیز در قانون شرایط خاص خود را دارد.
فرزندانی که پدر مشخص ندارند و حاصل رابطه نامشروع هستند، مادر آنها باید به دادگاه مراجعه کرده تا پس از صدور حکم توسط دادستان، سازمان ثبت احوال شناسنامه صادر کند. البته با اثبات این امر پدر و مادر به علت رابطه زنا مجازات می شوند سازمان ثبت احوال در شناسنامه این فرزندان، تنها نام و نام خانوادگی مادر را ثبت میکند و در مقابل نام پدر یک اسم فرضی مینویسد چرا که این فرزندان هم باید هویت داشته باشند تا در مدرسه و مراحل دیگر زندگی دچار مشکل نشوند.
گردآورنده: شکیبا کاظمی اسفه
شما می توانید با دانلود و نصب اپلیکیشن عدلینو از مشاوره حقوقی هم بصورت مشاوره حضوری و هم مشاوره آنلاین، با بزرگترین جامعه ی وکلا در کشور بهره مند شوید؛ عدلینو برترین پلتفرم مشاوره حقوقی کشور
شماره تماس : 02134567878
ایمیل : info@moshverOnline.com
ویژگی های اپلیکیشن عدلینو
عضویت در خبرنامه
برای دریافت تازه ترین ها اولین نفر باشید
© تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد. طراحی سایت اختصاصی طراحی اپلیکیشن