بر اساس قانون وکالت و قضاوت نیابت در اصطلاح عمل حقوقی است که به موجب آن یک نفر (اعم از مأمور دولت یا غیر او) به دیگری اختیار میدهد که به نام او و برای او عمل (یا اعمالی) را انجام دهد مانند نیابت وکیل از طرف موکل در حقوق مدنی و آئین دادرسی مدنی و نیابت حق العمل کار از دستور دهنده در حقوق تجارت ونیابت قضایی. شرط درستی این نوع از نیابت در فقه این است که اساساً منوب عنه که اختیاری را به نائب خود داده است در عوض نائب، خودش هم شخصاً حق اقدام در موضوع نیابت مورد نظر را داشته باشد این معنی در بسیاری از موارد نیابت قضایی (تمام نیابتهایی که موضوع آن در خارج از صلاحیت منوب عنه باید صورت گیرد) صدق نمیکند. شرط دیگر نیابت در فقه زنده بودن نائب و منوب عنه است. به همین جهت وصی و موصی له نائب موصی محسوب نمیشوند مگر به طور مجاز.
برخی بر این عقیده هستند که اهلیت به عنوان مقدمهای برای قابلیت نیابت است بدین صورت که در عقد وکالت نه برای موکل اهلیت تام شرط شده است و نه برای وکیل. یعنی لازم نیست که هم وکیل و هم موکل برای تمام معاملات اهلیت داشته باشند تا بتوانند عقد وکالت را هم جاری سازند بلکه شرط صحت وکالت از حیث اهلیت آن است که موکل و وکیل برای انجام امری که نسبت به آن وکالت داده میشود اهلیت داشته باشند بنابراین یک نفر سفیه نمیتواند برای بیع مال خود به یک نفر دیگر وکالت دهد اگرچه وکیل کبیر و عاقل ورشید هم باشد. به عبارت دیگر عدم اهلیت، قابلیت نیابت را از بین میبرد نه تنها خود شخص نمیتواند آنرا انجام دهد بلکه حتی نمیتواند از شخص دیگری برای انجام آن کار درخواست نمایندگی کند. پس مهمترین اصل قابلیت نیابت داشتن، اهلیت موکل در انجام کار موضوع وکالت است.
به طور کلی میتوان گفت وکالت در اموری امکان دارد که مباشرت موکل در آن ضروری نباشد و بتواند به نیابت واگذار شود. به بیان دیگر، در اموری که سلطه موکل از شخصیت او جدا شدنی نیست، در اثر وکالت نمیتوان این سلطه را به دیگری داد تا به نام موکل آن را اجرا کند.
شماره تماس : 02134567878
ایمیل : info@moshverOnline.com
ویژگی های اپلیکیشن عدلینو
عضویت در خبرنامه
برای دریافت تازه ترین ها اولین نفر باشید
© تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد. طراحی سایت اختصاصی طراحی اپلیکیشن